در جبران خدمات، سرنا را از سرگشاد می‌نوازیم

اصل ضرب المثل این است که آدم ناشی سرنا را از سرگشاد میزند. شاید سوال این باشد که این چه ربطی به جران خدمات دارد؟ ربطش این است: از مراد خواستند تلویزیون را خاموش کند، رفت فیوز برق را پراند.

این داستان امروز ما در طراحی بسته های جبران خدمات است.

هر اقدامی در جبران خدمات هدفی و فلسفه ای دارد، مثلا وقتی حقوق میدهیم، یا وقتی پاداش میدهیم یا حتی وقتی یک بسته آجیل برای شب عید تدارک میبینیم این حرکت ناشی از فلسفه ای در نهاد خود است. هر کدام از این اجزای جبران خدمات هم فلسفه های متفاوتی مبتنی بر نیازی که برای آن شکل گرفته اند دارند. قطعا فسلفه پرداخت های مقطعی، با پرداختهای ماهانه یکی نیست. فلسفه پرداختهای غیر نقدی با وام ها و غیره یکی نیست و قص علی هذه.

یک زمانی در این مملکت شکار استعدادها شروع شد و ترس از دست دادن نیروها در برخی شرکت ها و بانکها کاملا نمایان شد. تصمیم بر آن شد تا با دادن برخی مزایا از جمله وامهای بزرگ ضمن بهبود کیفیت زندگی برخی کارکنان، تعهد بلند مدت آنها نیز به سازمان تضمین شود که البته تا حدود زیادی هم دارای چنین کارکردی بود. اغلب ما برخورد داشته ایم با افرادی که از سازمان خود رضایت نسبی کمی دارند ولی به دلیل همین تعهد و دین مالی، هنوز در سازمان خود مشغول هستند.

الان داستان برعکس شده، یعنی به جای اینکه وامهایی بدهند تا تعهد افراد به شرکت یا سازمان خود را تا حدودی تضمین کنند، کاملا برعکس، چنین وام هایی را به کسانی میدهند که حداقل 4الی 10 سال در سازمان سکون داشته باشند. من شخصا با این رویکرد مخالف هستم. چونکه شاخص های و عوامل موثر در پرداخت این مزایا هیچ کدام رویکرد مدیریت استعدادی ندارند. سابقه به نظرم دلیل محکمی برای پرداخت برخی مزایا نیست(اینجا را مطالعه کنید). 

نکته اینجاست که ما بسته طراحی نمیکنیم. ما نگاه سیستمی به جبران خدمات نداریم، رویکرد ما آیین نامه ای و دستورالعملی و در حالت بدبینانه رفع تکلیفی است که شاید از بقیه کم نیاوریم یا بقیه هم همینگونه عمل می کنند.

در طراحی بسته های جبران خدمات، بایستی افراد مختلف را مد نظر قرار دهیم. یک فرد کلیدی که همین امروز برای ما کارایی دارد و میتواند ارزش افزوده ایجاد کند بسته‌ی کاملا متفاوتی از فردی که دارای پتانسیل بالایی است ولی هنوز بالفعل نشده نیاز دارد. ما بایستی بین نیروهای مختلف تفاوت قائل شویم. 

به نظرم لازم است همین امروز لیستی از همه‌ی اجزای نظام جبران خدمات خود تهیه کنیم و با تیم خود در خصوص آنها صحبت کنیم. فلسفه هر کدام را بایستی از خود سوال کنیم. اینکه بقیه هم همینکار را میکنند، دلیل قانع کننده ای نیست. اینکه شما چرا اینکار را میکنید مهم است.

پایدار باشید.

 

 

 

1 دیدگاه دربارهٔ «در جبران خدمات، سرنا را از سرگشاد می‌نوازیم»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *