آقای ما که شما باشید اصلا یکی از تفریحات بشر خبرچینی است. اصلا هیچ دور همی بشری بدون خبرچینی خوش نمیگذرد. خبرچینی در حضور افراد، بدون حضور افراد، با ضرر یا با منفعت، چه بخواهیم چه نخواهیم بوده، هست و خواهد بود.
این را گفتم که اگر دنبال راهکاری برای حذف آن هستید خود را خسته نکنید. تا گرم هستید این را هم اضافه کنم که در ذهن خود بار منفی خبرچینی را هم حذف کنید. این هم یک رفتار بشری است که میتواند مثبت باشد میتواند منفی باشد. بنابراین بار ارزشی نخواهد داشت. بنابراین ضروری است تعریفی از آن داشته باشیم:
هر نوع از انتقال خبر بین دو نفر که حاوی پیامی ارزشمند و یا فاقد ارزش باشد، چه در راستای منافع سازمانی باشد و چه در تضاد با آن، در قالب خبرچینی دسته بندی میشود.
در واقع آنچه رخ میدهد، داد و سند است، شما خبری دارید، به دیگری انتقال میدهد. در این مسیر یک اعتماد دو سویه ایجاد میکنید که فرد مقابل هم اگر خبری دارد با شما در میان بگذارد. کسب و کاری شکل گرفته که محتوای آن اخبار است.
در چه شرایطی یک خبر بهتر پذیرفته میشود:
- گوینده خبر، از این لحاظ دارای سابقه خوبی باشد،
- به منبع خبر/قدرت نزدیک تر باشد،
- در سلسله مراتب بالاتر باشد،
- دارای اعتماد به نفس بالاتری باشد،
- و نهایتاْ معمولاْ اخبار کمتری را بازگو کرده باشد.
خبرچینی چه جنبه های مثبتی دارد:
- اینکه افراد بدانند رفتارشان زیر ذره بین است و عملکردها(خطا یا درست) بازگو میشود،
- اینکه اگر به درستی بکارگرفته شود میتواند ابزاری در دست مدیریت ارشد سازمان برای ایجاد فرهنگ سازمانی مورد نظر باشد،
- اینکه با پاسخگویی بجا و مناسب میتواند همدلی سازمانی را افزایش دهد،
- و نهایتاْ اینکه تا حدود زیادی میتواند از شکل گیری شبکه ای قدرتمند(با ابزار اطلاعات) جلوگیری کند.
خبرچینی چه معایبی میتواند داشته باشد:
- اتلاف انرژی: اول از همه، اگر به درستی مدیریت نشود بخش زیادی از انرژی و وقت سازمان را به هدر میدهد.
- تقویت زورگویی سازمانی: مسیله دیگر، پاسخگویی نابجاست. واکنش به هر خبری که در سازمان منتشر میشود، ابزاری برای اعمال قدرت گروهی خواهد شد. فرض کنید در یک سازمان ۲۰۰۰ نفر مشغول به کار هستند. ۲۰ نفر در خصوص یک فردی شایعه ای را به راه اندازند، واکنش درست مسیول مربوطه چیست؟ واکنش سریع به موضوِع؟ اگر به سرعت به موضوع واکنش دهد همین ۲۰ نفر ۴ روز بعد مجدد از فرد دیگری که از وی احساس رضایت نمیکنند خبری منتشر نخواهند کرد؟
- تغییر منبع اطلاعات: منبع هر اطلاعاتی بایستی مرجع رسمی آن باشد، در غیر این صورت تار و پود سازمان از هم جدا خواهد شد.
- ابزار چاپلوسی: اگر خبرچینی منجر به آدم فروشی شود و از آن طرف مدیر مربوطه هم به این رفتار پاداش دهد در دراز مدت، کلیه افراد و سازمان صدمه خواهند دید.
اصول کاربرد خبرچینی سالم در محیط کار
- شفافیت: هر خبری بایستی منبع روشنی داشته باشد. درغیر این صورت از طرف کلیه اعضای سازمان بایستی طرد شود. بایستی همه سازمان بپذریند که پذیرش خبر بدون اعلام منبع آن، به ضرر همه است و جزو رفتارهای ضد بهره وری دسته بندی شود. در ادبیات نقد سالم هم داریم که نقد کور و ناشناس و بدون راهکار اثر مثبتی نخواهد داشت.
- در مسیر بهره وری: هر خبری در محیط کار و هر اطلاعاتی که در محیط کار نشر پیدا میکند بایستی در مسیر انجام کار و بهبود بهره وری باشد. پذیرش و صرف وقت برای هر خبری به نفع هیچکس نیست. کلیه افراد شاغل در سازمان بایستی بپذیرند که هرچه میشوند و برای آن وقت میگذارند بایستی ربطی به شغلی که دارند داشته باشد.
- خویشتن داری در مقابل اطلاعات منفی: هرچه میشنوید باور نکنید. واکنش سریع به موضوعات نداشته باشید. مطمین باشید خبری که به رایگان در اختیار شما قرار میگیرد حتما هدفی را دنبال میکند. یک گوش را در کنید یک گوش دیگر را دروازه. جالب است بدانید در اغلب تحقیقات انجام پذیرفته از جمله اینجا، در شرایط برابر، اخبار منفی بهتر از اخبار مثبت پذیرفته میشوند.
- غیبت ممنوع: در تمامی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی گفت و شنود پشت سر فردی که حاضر نیست، مورد نکوهش قرار گرفته، بنابراین غیبت کردن را ممنوع و هر کسی حتی اگر راست ترین حرف ممکن را نیز میزند از این کار منع کنید.
نکته جالب توجه اینکه اگر تصور میکنید زنان بیشتر از مردان تمایل به سخنچنی دارند، سخت در اشتباهید. دراغلب تحقیقات تفاوت معناداری در خصوص جنسیت وجود ندارد و در جایی هم که تفاوت معنادار است رفتار مردان تمایل بیشتری به بروز چنین پدیده ای دارد.
شما از سخن چینی چه خاطره ای دارید؟
آیا تا کنون از آن ضربه خورده اید؟
به نظر شما چه راهکارهای دیگری برای کاهش صدمات و افزایش کارایی سخن چینی وجود دارد؟