شايد به جرات بتوان گفت بهترين كتاب تئوري سازماني كه ضمن اينكه تئوري را مطرح مي كند، از كيس هاي مرتبط نيز بهره ميبرد، كتاب تئوري و طراحي سازمان ريچارد ال دفت است. كاملا كاربردي و عملياتي و بسيار جذاب سعي كرده است مطالب را مطرح كند. دوستاني كه در حوزه مديريت مطالعات آكادميك نداشته اند ولي در اين حوزه فعاليت مي كنند، مي توانند بهترين بهره را در حوزه تئوري سازمان از اين كتاب ببرند.
مرحله اقدامات نادرست: شرايط بحراني،رهبران را مجبور مي كند كه به فكر تغييرات اساسي بيفتد. سازمان بايستي به فكر بازنگري در فرايندها و حتي استراتژي باشد . در اين مرحله معمولا اولين اقدامي كه سازمانها صورت مي دهند، تعديل نيروي انساني است. ولي همين تعديل نه تنها از مشكلات آنها كم نخواهد كرد، بلكه بر آنها مي افزايد. در اولين مرحله معمولا كارمندان خوب از سازمان مي روند، چون اولا براي اينها فرصتهاي بيروني فراوان است و ثانيا، اين گروه با هوشتر نيز هستند، و زودتر از سايرين در مي يابند كه ديگر اينجا، جاي ماندن نيست. البته مي توان به ضرب المثل نارنجك در اتاق در بسته هم اشاره كرد. همان ضرب المثل فارسي كه تر و خشك با هم مي سوزند. اينكه در زمان تعديل در بهترين حالت خوب و بد سازمان را ترك مي كنند و اين خود مشكل را دو چندان مي كند. رهبران مي توانند با ارائه اطلاعات و پالايش و روشن ساختن ارزشها، از شدت پديدۀ عدم اطمينان بكاهند و محيطي آرام بوجود آورند.
مرحله بحران: سازمان دچار نوعي ترس و وحشت مي شود؛ امكان هرج و مرج وجود دارد؛ بهترين كار اين است كه رهبران اجازه ندهند سازمان به چنين مرحله اي برسد؛ولي تنها راه اين است كه رهبران دست به كار شوند و سازمان را در مقياسي وسيع بازسازي كنند؛ در اين مرحله ورود رهبران جديد همچون ورود خون تازه به سازمان است. موفق ترين شركتها در اين مرحله،همان هايي بوده اند كه تغييرات وسيعي در استراتژي، رهبران و فرايندها بوجود آورده اند.
مرحله انحلال: هيچ راه بازگشتي وجود ندارد؛ تنها استراتژي كه مي توان به اجرا درآورد اين است كه با رعايت نظم به كار آن خاتمه داد و زخمهاي خود را التيام بخشيد.
كمي با دقت بيشتري به اطراف نگاه كنيم. محيط متغير است.
پايدار باشيد.
اگر مفيد بود با دوستان خود به اشتراك بگذاريد.