بارها و بارها دیده ام در سازمانها کارکنان دانشی را معادل استعدادها(Talent) در نظر می گیرند، به خاطر همین تصمیم گرفتم این نوشته را تقدیم کنم.
اگرچه کارکنان دانشي و استعدادها از ويژگيهاي مشترکي برخودار هستند، اما تفاوتهايي نيز با يکديگر دارند که اکثر سازمانها از آنها آگاه نيستند. از آن جمله اينکه همه استعدادها، نيروي دانشي هستند، اما تمامي نيروهاي دانشي، استعداد محسوب نميشوند. به عبارت ديگر مستعد بودن، امري فراتر از نيروي دانشي بودن است. با ذکر اين نکته که سازمانها جهت دستيابي به موفقيت، هم به استعدادها و هم به کارکنان دانشي نياز دارند، تفاوتهاي اصلي بين استعدادها و کارکنان دانشي در زير ارائه ميشود(چودهاري،2002)
- استعدادها ساختار شکن هستند و براي خود قانون وضع ميکنند؛ در حاليکه کارکنان دانشي با ملاحظه با قوانين برخوردار ميکنند؛
- استعدادها خلق ميکنند و کارکنان دانشي به کار ميگيرند؛
- استعدادها سرمنشاء تغييرات و کارکنان دانشي حامي تغييرات هستند؛
- استعدادها نوآورند، در صورتي که کارکنان دانشي يادگيرندههاي خوبي هستند؛
- استعدادها هدايتگر و جهتدهنده و نيروي دانشي مجري هستند؛
- استعدادها مشوق ساير هستند، در حاليکه کارکنان دانشي دريافت کننده انگيزش و اطلاعات از ديگران هستند.
ممکن است یک فرد استعداد، کارمند دانشی ما هم باشد، ولی همه کارکنان دانشی، استعداد نیستند. این تفاوت را حتما در نظر بگیرید.
پیروز و پایدار باشید.
اگر مفید بود با دوستان خود به اشتراک بگذارید.