بارها تاكيد كرده ام كه شروع هر طرح، اقدام و يا فعاليتي در خصوص گذار از يك وضعيت، نيازمند شناخت كامل آن وضعيت است. اينكه بدانيم الان كجا هستيم،در اين موقعيت چه وضعيتي داريم و خيلي چيزهاي ديگر. به اين منظور،معمولا هم شاخصهاي ادراكي را در نظر مي گيريم و هم شاخص هاي عملكردي. در شاخصهاي ادراكي معمولا نگرش افراد در خصوص مهمترين ابعاد محتوايي شغل مورد بررسي قرار مي دهيم كه يكي از مهمترين آنها، بحث رضايت شغلي است. تا جايي كه خيلي از سازمانها در اولين گامها و حتي به مدت چندين سال(به منظور كسب بلوغ سازماني لازم در حوزه منابع انساني) صرفا از اين مؤلفه استفاده مي كنند و مبتني بر روندهاي تغيير آن در طي سنوات قبل، مهمترين تصميمات خود در خصوص منابع انساني را اخذ مي كنند. خوشبختانه در خصوص رضايت شغلي مدلهاي متنوع زيادي وجود دارد. بحث در خصوص آن مفصل است و شايد چندين جلد كتاب نيز بتوان در مورد آن نوشت. نكته اين است كه سنجش رضايت شغلي علي رغم ظاهر ساده(و گول زننده اي) كه دارد، بحث كاملاً پيچيده و غامضي است. در اصل يك بحث سهل و ممتنع است. در سنجش آن از ابزارهاي مختلفي از جمله مصاحبه، بررسي اسناد و مدارك و پرسشنامه، عمده ترين موارد است. آنچه در ادامه بيان مي شود، بررسي برخي مدلها و ابزارهاي پرسشنامه اي سنجش رضايت شغلي است.
معتبرترين مقياسهاي پرسشنامه اي سنجش رضايت شغلي
شاخص توصيفي شغل
(job description index )
اين مقياس توسط اسميت، كندال و هالين ساخته شدو در بيش از 400 پژوهش به كار گرفته شده است. ماهيت JDI بر پايه اين اعتقاد است كه رضايت شغلي در مقايسه با ادراك فرد از شغلهاي جايگزيني كه در دسترس وي قراردارد، مورد قضاوت قرار ميگيرد. شاخص توصيفي شغل متشكل از پرسش نامه اي است كه صفاتي را براي پاسخگو ارائه مينمايد و از آنها ميخواهد تا پاسخ دهند كه آيا هر يك از آن ها جنبه خاصي از كار وي را توصيف ميكنند يا خير. جنبه قابل توجه اين مقياس اين است كه واكنش به 5 حيطه متمايز كاري را اندازهگيري ميكند كه عبارتند از: نفس كار، حقوق، موقعيت هاي پيشرفت، سرپرستي و همكاران. از كاركنان خواسته ميشود تا با آري، نه و نميدانم حدود كاربرد هر صفت را در مورد شغل خود پاسخ دهند.
پژوهشهاي اخير در زمينه مقياسJDI بيانگر اين موضوع است كه عوامل دروني اين پرسشنامه براي جمع بسته شدن طراحي نشده است و براي اندازهگيري پنج قلمرو مفترق تدوين شده است. انتقاد ديگري كه پژوهشگران به مقياس فوق وارد مينمايند اين است كه هنگامي كه از كاركنان خواسته ميشود شغل خود را توصيف كنند با زماني كه از آنها خواسته ميشود احساسات و ادراكات خود را از شغل توصيف نمايند تفاوت قابل ملاحظهاي مشاهده ميشود.
پرسشنامه رضايت شغلي بريفيلد وروث
اين پرسشنامه براين اساس كه رضايت شغلي را ميتوان از طريق سنجش نگرش يا طرز فكر افراد نسبت به كار استنباط كرد، تدوين شده است. نخستين فرم اين پرسشنامه برپايه روش ترستون تهيه شد،درابتدا شامل 1000 جمله بود كه پس از چندين بار اجرا و ويرايش به 246 جمله كاهش داده شد. درمرحله دوم، اين پرسشنامه با انجام تغييرات عمده بر پايه نظام نمرهگذاري ليكرت تدوين شد. مواد پرسشنامه پس از چندين بار اجرا به 18 ماده تقليل يافته بود. نمرهگذاري پرسشها در مقياس پنج درجه اي1 تا 5 صورت ميگيرد و دامنه نمرههاي ممكن بين 18 تا 90 با نقطه خنثاي 54 خواهد بود.
مقياس شغل به گونه كلي
JIG (job in general)
اين مقياس توسط اسميت و همكاران ساخته شد. اين مقياس مانند (JDI ) به گونهاي بلي، خير، با 18 پرسش، در قالب پاسخهاي سه امتيازي است و به جاي توصيف شغل بر پايه احساسات فرد نسبت به شغل ميباشد. در JIG علاوه بر 5 سطح (JDI) و اهميت آن براي فرد، تعامل آنها و سهم عوامل ديگر فردي و موقعيتي كه به صورت بلند مدت فرد را ناراحت ميسازد بازنمايي ميگردد. اين مقياس بر اساس توصيف كمپل و اسكارپو (1983) كه بهترين مقياس را تك ماده اي و 5درجهاي ميدانند، با مقياسهاي كلي و ايدهال رضايت شغلي هماهنگي ندارد.
شاخص واكنشهاي سازماني
IOR (index of organizational reaction)
اين شاخص توسط دانهام، اسميت و بلك بورن در 42 ماده و بر پايه مقياس 5 درجهاي ساخته شده است. به اعتقاد ناگي هر دو مقياس (IOR )و(MSQ ) شواهد روايي خود رادر پيشينههاي پژوهش نشان دادهاند و بر خلاف (JDI ) به جاي توصيف كاركنان از مشاغل خود به احساسات آنان ميپردازد. دراين دو مقياس از كاركنان پرسيده ميشود كه درباره شغل خود چه احساسي دارند. با اين كه به نظر ميرسداين دو مقياس از (JDI ) كاملترند اما سطح ناهمخواني فرد را با وجه خاصي از رضايت شغلي نشان نميدهند.
پرسشنامه رضايت شغلي مينه سوتا
MSQ (minnesota satisfaction questionnaire)
اين پرسشنامه توسط لافكوئيس و ديويس (1969) ساخته شده است و نسخه اوليه آن مشتمل بر 20 سوال با مقياس پنج درجهاي بوده است كه از سطح خيلي ناراضي تا خيلي راضي با نمرههاي 1 تا 5 درجهبندي شده بود. درحال حاضر از اين پرسشنامه نسخههاي 100 سوالي و 61 سوالي نيز موجود ميباشد. تدوين پرسشنامه بر پايه اين فرض است،كه رضايت وعدم رضايت بخشي از يك پيوستار دوقطبي است. رضايت شغلي كلي را از طريق جمع بستن نمرهها و دو زير مقياس رضايت بيروني و رضايت دروني اندازهگيري ميكند. (هومن، ص 117)
با سلام خدمت آقای دکتر نریمانی .اولین باری است که سایت شما را ملاحظه میکنم وبی نهایت خوشحالم که چنین افراد علاقه مند ودلسوز در جهت توسعه علم ودانش وبه اشتراک گذاشتن تجربیات واموزه های خود وجود دارند بنده هر روز به این سایت مراجعه خواهم کرد واز مطالب مفید آن در جهت بهتر انجام دادن وظایفم استفاده خواه نمود . بی نهایت سپاسگزارم
با سلام و عرض ادب
ممنون از نظر لطف شما
با سلام و خستخ نباشید من یه سوال داشتم میخاستم تاثیر خصوصی سازی رو بر رضایت شغلی بسنجم. ابعادی که مد نظرم بود برای رضایت شغلی، افزایش امکانات رفاهی، تعلق سازمانی، بهبود روابط انسانی، انگیزش کاری و توانایی فکری هستش. میخواستم بدونم پرسشنامه استاندارد این ابعاد وجود داره یا خیر؟
ممنون از مطالب خوبتون
جناب استاد نریمانی انصافا مطالب برگزیده و قابل تاملی رو به اشتراک می گذارید. با یک سبک خاص. کوتاه بحث برانگیز جذاب وسوسه انگیز برای ادامه کنجکاوی ها !بسیار سپاسگزارم و بسیار لذت می برم .تشکر
خوب بود ممنون
سلام آقای دکتر
وقت شما بخیر و شادی
واقعا مطالب مفید بود.
بازتاب: برکه
بازتاب: آتش
سلام.
خسته نباشید
سوالی داشتم.پرسشنامه هرزبرگ چه ارجحیتی به مینه سوتادارد؟
واینکه پرسشنامه رضایت شعلی دکترهومن نسبت به هرزبرگ ومینه سوتا کامل تراست