امروز برای 97 آماده شوید

سال 96 تقریبا تمام شده و در حال کشیدن آخرین نفس هاست.

سال جدید در پیش است و البته فراموش نکنیم که همه اینها قراردادهای زمانی است. وگرنه روز اول فروردین با روز 29 اسفند از لحاظ ماهوی تفاوت چندانی ندارد. این ما هستیم که میتوانیم اول فروردین را متفاوت از روز قبل از آن کنیم. کما اینکه بر اساس اصول نظریه سیستمی، هیچ سیستمی در جهان اطراف ما وجود ندارد که هر لحظه اش با لحظه قبل از آن یکسان باشد.

همین کهکشان ها را بنگرید. جهان در هر لحظه در حال بسط است. به بدن خود نگاه کنید در هر لحظه در حال تغییر است. حتی به طرز فکر خود نگاه کنید، بدون شک هیچ نگاه و نگرشی در طی زمان ثابت نیست. ولی این متغییر بودن حال به معنای بهبود دائم نیست. کما اینکه خیلی سیستمها در حالت طبیعی به سمت زوال و نابودی حرکت میکنند مگر اینکه نیرویی از درون آنها را به سمت بهبود حرکت دهد.

سیستمها همیشه در حال جنگ هستند، جنگی بین نیروهایی که سیستم را به سمت زوال میبرند و نیروهایی که سیستم را به سمت بهبود سوق میدهند. در یک کلام هیچ سیستمی به سمت حفظ وضع موجود حرکت نمیکند. یا برآیند نیروها مثبت هست یا منفی. خنثی نداریم.

با این اوصاف، سیستم ما(هرچه که مدنظرمان هست، شرکتی که داریم، خانواده ای که داریم، تیمی که با آنها کار میکنیم، حتی فیزیک بدنی‌مان، طرز فکر و نگرشی که داریم)، سال 96 به کدام سمت رفته است؟ زوال یا بهبود؟ برآوردی از آن داشته ایم؟

چگونه میتوانیم چنین برآوردی داشته باشیم؟ اگر هدفی ترسیم کرده باشیم(هرچه که باشد، مالی، مذهبی، علمی، کاری یا از هر جنس دیگری) میتوانیم این برآورد را داشته باشیم، وگرنه ارزیابی این زوال یا بهبود ممکن نخواهد بود.

سال 96 تمام شد، ارزیابی امروز کمک میکند برای 97 با آمادگی بیشتر و با انرژی متمرکز حرکت کنیم. بنابراین نیاز به هدف داریم. هدفی که یک بیان ذهنی است ولی برآوردی ست از "بهترینی که میتوانیم باشیم". برای استخراج این بهترین چند گام زیر را پیشنهاد میکنم:

  1. خواسته ها، تمایلات و ترجیحات درونی خود را پیدا کنید. برای اینها نیاز به فکر هست، نیاز به سوال هست، سوال از کسانی که شما را خوب میشناسند، شاید نیاز به یک منتور داشته باشید، شما را ارزیابی کند، مسیر حرفه ای و شخصی شما را و به شما کمک کند تا خواسته ها و ترجیحات واقعی شما(نه آنچیزی که جامعه از شما انتظار دارد، آنچه واقعا نیاز و خواسته شماست)، استخراج شود.
  2. خواسته ها و ترجیحات را دسته بندی کنید. اینها باید چند بعدی باشد، قرار نیست در یک جنبه پیشرفت کنیم. رشد تک بعدی اساسا منجر به موفقیت دراز مدت نخواهد شد. بنابراین دسته هایی را مشخص کنید. مانند ترجیحات شخصی، مالی، مذهبی، علمی ، خانوادگی و …
  3. بروید به سال 1400، فرض کنید به این ترجیحات رسیده اید، تخیل کنید، چند دقیقه ای در آن زمان زندگی کنید. خود را در موقعیتی که برای آن برنامه ریزی کرده اید، تصور کنید، سوار ماشینی شوید که برای آن برنامه ریزی کرده اید، خود را روی صندلی که در ذهن خود تخیل کرده اید، تصور کنید. چه حسی دارید، اینجا همانجاست که میخواستید، چه چیزهایی کم است، چه چیزهایی زیاد است، آنجا چه چیزهایی گم شده اند، چه چیزهایی پیدا کرده اید؟ بهترینی است که میتوانستید باشید؟ رشد شما تک بعدی بوده یا چند بعدی؟ انرژی شما برای آن لحظه کافی است؟
  4. سوال های مرحله قبل ضمن کمک به بازنگری اهداف راهبردی واقع بینانه به شما کمک میکند کمبودها، الزامات و منابع مورد نیاز برای هر هدف را نیز تا حدودی استخراج کنید. برای رسیدن به آن بهترین چه کسانی بایستی همراه شما باشند؟ چه کسانی بایستی حذف شوند؟ چه مهارتهایی نیازهست؟ چه مهارتهایی را دارید و بایستی آنها را فراموش کنید و کنار بگذارید؟

تکمیل این 4 مرحله شروع یک مسیر است، مسیری که از ارزیابی گذشته و امروز شما می آید و برآوردی واقع بینانه و جاه طلبانه از آینده به شما میدهد. به تمرکز انرژی شما کمک میکند و منابع شما را هدف مند میکند. و در یک کلام کمک میکند رزومه ای که سال 1400 دوست دارید داشته باشید را امروز بنویسید.

به آینده بینش مثبت داشته باشید که به قول فرد پولاک "ملت‌های بینش‌مند تواناترند، ملت‌های فاقد بینش در خطرند".

97 قطعا بهترین سالی خواهد بود که تجربه خواهید کرد، کما اینکه 96 همینطور بود(یا میتوانست همینطور باشد). بینش مثبت به آینده سوخت حرکت شماست.

سالی پر از خیر و برکت، تندرستی(که بهترین نعمتی است که میتوان داشت)، آرامش و در نهایت پول(که خوشبختی نمی آورد ولی قطعا رفاه به همراه خود خواهد آورد) برای شما آرزو میکنم.

پایدار و سربلند باشید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *