logo

خلاصه پادکست HBR: مرخصی پزشکی

ترجمه: محمدحسین گلچین، دانشجوی کارشناسی ارشد MBA دانشگاه علامه طباطبایی

مهمان این برنامه Anne Sugarاست که از سرطان بهبود پیدا کرده است. او مدیر اجرایی بوده و اکنون مربی رهبری می‌باشد. تجربه او از مرخصی پزشکی گرفتن به این صورت است که چون یک نقشه و برنامه نداشته است کورکورانه و اشتباه فقط به این سو و آن سو می‌رفته است. درحالیکه طبق تحقیقات نباید به این صورت باشد. برای کنترل این موقعیت انعطاف پذیری کارفرما و کارمند خیلی مهم است.

بحث اول)شخصی به مدت پنج ماه به علت بیماری مرخصی گرفته است و 21 ماه بعدش را باید به صورت پاره‌وقت کار کند. مشکلش این است که چطور کارفرمایش را متقاعد کند که این اتفاقات از روی عمد نیافتاده اند. این شخص معتقد است که کارش باید بر اساس وضع کنونی نیمه وقت بودنش ارزیابی بشود. او فراتر از ساعات کاهش یافته کارش کار می‌کند تا کارش را تمام کند ولی رئیسانش بر اساس همان زمان نیمه وقتش او را ارزیابی می‌کنند و این وضعیت انگیزه و تعهد او را آسیب می‌زند. چطور باید مطمئن بشود که منصفانه ارزیابی می‌شود؟

دو موضوع را باید در نظر گرفت:

  1. ارتباط: ارتباط بین منابع انسانی و این فرد.
  2. ادراک: در حال حاضر از نظر سازمان او چه کاری برای افراد انجام می‌دهد.

از نظر ارتباط، طبق گفته خود شخص، رئیس و منابع انسانی درک درستی از این بیماری و تأثیرش بر فرد ندارند. او باید با مدیرش صحبت کند و به جای تمرکز بر بیماری و توضیح دادن آن، به صورت روزانه به او بگوید که می‌تواند چه کارهایی را انجام دهد. برای مثال بگوید امروز خسته ام و نیاز دارم که از خانه کار کنم.

به نظر یک فرد دیگر او دقیقاً باید برعکس عمل کند. در یک نامه توضیح دهد که این بیماری به درستی درک نشده است و اصلاً پنهانی رفتار نکند. اما در حقیقت اصلاً نوع بیماری مهم نیست و مهم این هست که او بیمار است و نیاز به استراحت دارد. او باید در نامه به آن بگوید که بهترین خودش را انجام خواهد داد و خیلی وارد جزئیات نشود.

نفر قبلی با این نظر مخالف است و به نظر او این فرد این کار را قبلاً کرده و جوابی نگرفته است. همچنین به نظر او این کار فقط سؤال‌های بعدی و بیشتری را به وجود می‌آورد. بنابراین بهتر است که خصوصی نگهش دارد.

در حقیقت این موضوع که کسی مسائل درمانی‌اش را پنهان نگه دارد یا آشکار به خود فرد و رابطه‌اش با مدیرش بستگی دارد.

آنطور که او صحبت می‌کند در محل کار حمایت می‌شود و آن‌ها خودشان را با او تطابق داده‌اند. اما رفتارشان آنطور که او می‌خواهد نیست که این موضوع ممکن است مربوط به ادراک او باشد. موضوعی که وجود دارد این است که این کسب و کار باید به جلو پیش برود و کارها باید انجام بشوند. افرادی که با تمام توانشان کار می‌کنند پاداش می‌گیرند و ارتقاء مقام پیدا می‌کنند و او نباید توقع این چنین چیزی را داشته باشد. او باید ارتباطش را به خصوص با مدیر بیشتر کند و بپرسد که آیا می‌تواند سال بعد شرایط بهتری داشته باشد یا خیر. زیرا او به دنبال انگیزه می‌باشد و انگیزه‌اش را از دست داده است.

او همچنین می‌‌تواند از خود خلاقیت نشان بدهد و دنبال یک کار متفاوت برای خودش بگردد. برای مثال اگر ساعت کار بازار بریتانیا 8 تا 11 است و او نمی‌تواند در این ساعت کار کند به دنبال بازاری بگردد که از ساعت ۱۱ شروع به کار می‌کند.

در حقیقت موقعیت‌های این چنینی فقط مربوط به کارمند و رئیس او نمی‌شوند بلکه مربوط به کل سازمان هستند. زیرا این اتفاق ممکن است برای هر یک از کارمندان رخ بدهد بنابراین آن‌ها این موضوع را پیگیری می‌کنند.

جمع‌بندی)او در یک وضعیت پیچیده قرار دارد. اولین کاری که باید بکند این است که راه‌های ارتباطی با رئیس و منابع انسانی برقرار کند. ببیند که قوانین مربوط به کار نیمه‌وقت و آموزش دقیقاً چه هستند. همچنین باید خیلی واضح به رئیسش توضیح بدهد که چه کاری انجام می‌دهد، قادر به انجام چه کاری است و توقعاتش چیست. احتمالاً نیاز شود که یک مقدار از خواسته‌هایش کوتاه بیاید ولی در عین حال او باید از طریق تصحیح درک اشتباهی که از عملکرد و مقدار کارش وجود دارد به دنبال ترفیع در آینده باشد، چه نیمه‌وقت کار کند و چه زمانی که تمام وقت کار خواهد کرد.

بحث دوم)فردی به تازگی از سرطان نجات پیدا کرده است. او در یک شرکت کوچک که کمتر از پنج نفر کارمند دارد کار می‌کند. رئیس او سعی کرده است که محیط خانوادگی به وجود بیاورد. در طول درمان این فرد رئیس او خیلی از خود انعطاف نشان داده است. اما حالا این شخص آماده است که کارش را ارتقا بدهد. به نظر او این شرکت کوچک است و فرصتی برای او به وجود نمی‌آید. او می‌خواهد که به چند مصاحبه برای کار برود. برای او سؤال پیش آمده که آیا باید حس مقصر بودن داشته باشد؟ و یا زمانی که برای مصاحبه کاری مرخصی می‌گیرد، بگوید که وقت پزشک دارد؟ هرگونه مرخصی‌ای که بگیرد از حقوقش کم می‌شود. چگونه باید این مسئله را به مدیرش اطلاع بدهد در حالی که او این شخص را حمایت کرده است؟

بهتر است با مدیرش صحبت کند و بگوید که دنبال کارهای چالش برانگیز است. این موضوع به دو دلیل خوب است:

  1. هر مدیری دوست دارد این چنین چیزی را از کارمندانش بشنود و شاید چیزی در ذهن داشته باشد که او بتواند انجام دهد و نیازی به رفتن نباشد.
  2. به مدیرش نشان داده است که دنبال فرصت‌های چالش ‌برانگیز است. پس از قبل مدیرش را آگاه کرده است و اگر این خبر را به او بدهد آنقدر شگفت زده نمی‌شود.

کار دیگری که می‌تواند کند این است که چون این شرکت کوچک و محدود است ابتدا آن را به یک جای خوب برساند و سپس به دنبال کار برای خودش بگردد.

از آنجایی که او شدیداً بر تعهد و صداقت تأکید دارد زمانیکه وقت مصاحبه کاری دارد نباید به مدیرش دروغ بگوید که وقت پزشک دارد.

اگر بخواهد شغلش را عوض کند باید این مسئله را در نظر بگیرد که سرطان امکان بازگشت دارد. به این فکر کند که آیا همکاران و رئیس جدیدش انعطاف پذیری رئیس قبلی را دارند یا نه.

اینکه شخص در مصاحبه بگوید که سرطان داشته است یک موضوع شخصی است. اما احتمال اینکه رئیس جدید این موضوع را بفهمد صفر نیست. ممکن است رئیس قبلی در نامه‌ای که می‌دهد این ذکر کند و یا رئیس جدید با پیگیری به این مطلب دست پیدا کند. اما در نهایت اگر او بتواند کارش را به درستی انجام بدهد این موضوع اهمیتی ندارد.

جمع‌بندی)بهترین شیوه مکالمه با رئیسش اینگونه است که ابتدا تجربه کاری و چیزهایی را که از این کار یاد گرفته است به او بگوید. سپس یک دید کلی از اینکه سازمان بدون او چگونه به کار خودش ادامه خواهد داد بدهد و حتی چند نفر جایگزین برای خودش معرفی کند و در نهایت چند هفته بماند تا کارهای نیمه تمام را تمام کند.

بحث سوم) این فرد چند سال پیش از یک مدرسه عالی فارغ التحصیل شده است و برای یک شرکت مشاوره برتر به صورت تمام وقت انتخاب شد. اما از اواسط تحصیلش تا به الان وضع سلامتی‌اش رو به وخامت رفته است. بعد از کلی درمان ناموفق به تازگی تحت درمانی قرار گرفته است که اثر بخش می‌باشد. تا نه ماه دیگر می‌تواند به صورت تمام‌وقت کار کند. برای او سؤال پیش آمده که راجع به چند سال گذشته‌اش چه چیزی باید به کارفرمایان احتمالی بگوید.

اولین موضوع صداقت است. او باید در رابطه با اتفاقاتی که برایش رخ داده است صادق باشد. این موضوع به پیدا کردن سازمانی که او می‌خواهد و نیاز دارد که کار کند کمک می‌کند.

او باید به این صورت بر موانعی که سر راهش قرار دارند غلبه کند: باید مهارت‌ها و تجربه‌هایی را که دارد تشریح کند و بعد باید اطمینان پیدا کند که پیامی که در رزومه، کاور لتر، پروفایل او در شبکه‌های مجازی و مصاحبه منتقل می‌شود یکپارچه و منسجم باشد. باید تصمیم بگیرد که چقدر می‌خواهد درباره بیماریش و اتفاقاتی که برایش افتاده است توضیح دهد و از خودش اطمینان و یک پیام واضح از اینکه چه کسی است و به کجا می‌خواهد برسد ارائه دهد.

راهکار دیگر این است که او به همان شرکت مشاوره مراجعه کند و ببیند که آیا هنوز فرصت شغلی وجود دارد یا نه. نکته‌ای که اکثر مردم باید در ذهنشان داشته باشند این است که یک کاستی در رزومه فقط روی کاغذ است. در اینجور مواقع بهتر است که برای مصاحبه پیش افرادی برویم که از قبل ما را می‌شناسند. او می‌تواند به سراغ انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه برود و شبکه سازی کند.

کار دیگری که او می‌تواند انجام دهد این است که به دنبال کارفرمایی بگردد که او نیز تجربه بیماری داشته باشد. در این صورت دیگر نیازی به توضیح نیست و شرایط این شخص را درک می‌کند. باید فرهنگ سازمانی را ببیند که آیا مردم محور است، آیا می‌تواند در سازمان آموزش ببیند، مرخصی پزشکی چگونه است.

باید این را هم در نظر بگیرد که به طور قطعی معلوم نیست که درمان جدید او چگونه پیش می‌رود. برای همین نباید با تمام وجود به دنبال کار تمام وقت بگردد. صبر کند تا ببیند درمانش چه می‌شود. بهتر است که در این مدت کارهای پروژه‌ای انجام بدهد و مهارت‌ها و توانایی‌هایش را افزایش بدهد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *