logo

خلاصه پادکست HBR: تغییر مسیر شغلی

ترجمه و تلخیص: محمدرضا قاضی پور، دانشجوی کارشناسی ارشد کسب و کار دانشگاه علامه طباطبایی

مهمان این قسمت:

ویتنی جانسون یکی از 50 متفکر برجسته کسب و کار در جهان(Thinkers50) و یک متخصص نوآوری مخرب است، چارچوبی که در کتاب تحسین شده Disqet Yourself: Your Power of Dispriveive Innovation نیز به کار گرفته شده.

چارچوب اختصاصی و تشخیص وی پس از تأسیس صندوق نوآوری مخربClayton Christensenبا مدرسه کسب و کار هاروارد بدست آمده. او سابقاً یک تحلیلگر سهام،برنده جایزه در وال استریت و مربی آموزش مدیریت اجرایی دانشکده کسب و کار هاروارد است. در سال 2019 ، او در رده 3 متخصصان برتر فرهنگ سازمانی جهانی گوروس قرار گرفت. در سال 2017 ، او از بین بیش از 16000 نامزد به عنوان "15 مربی برتر "توسط دکتر مارشال گلداسمیت انتخاب شد. او همچنین یکLinkedInfluencer با بیش از 1.6 میلیون دنبال کننده است و به عنوان صدای برتر 2018 انتخاب شد. ویتنی همچنین میزبان هفتگیDisqet Yourself Podcast است.

مقدمه:

بزرگترین تصور غلط درباره تغییر شغل چیست ؟ بزرگترین تصور غلط درباره تغییر شغل  این است که ما زمانی که به عقب نگاه می کنیم تغییرات به نظر کاملا خطی به نظر می رسند اما در واقعیت اینگونه است که شما یک قدم بالا می روید و به عقب بر میگردید و دوباره بالا می روید و دوباره به پایین برمی گردید مثل تیرکمان که باید تیر را به عقب بکشید تا بتوانید به هدف بزنید.

مورد 1:

یک خانم دندانپزشک که سخت کار کرده تا دندانپزشک شود و پدر و مادرش به او افتخار می کنند اما من خوشحال نیست و چیزی که تصور می کرده نیست. مردم همیشه شغلشان را عوض می کنند اما یک دکتر یا وکیل هیچ وقت از تغییر شغل صحبت نمی کند ! اگر بتواند به عقب برگردد به علاقه اش گوش می دهد زیرا قلب او در رهبری و مدیریت بخش غیرانتقاعی و خیریه است.

نظرات:

پرش از کاری به دیگری در این شرایط سخت‌تر است، در امریکا نه تنها مدرسه های پزشکی هزینه زیادی دارند بلکه عده زیادی مجبور به گرفتن وام های سنگین می شوند و انها نه فقط 10 سال سرمایه گذاری کرده اند بلکه در بیشتر موارد صدها هزار دلار برای پرداخت بدهی ها باید درامد داشته باشند. اگر شما درباره استعفا از دندانپزشکی در گوگل سرچ کنید در بالاترین قسمت این است که چگونه می توانیم اشتیاقمان به رشته فعلی مان را تجدید کنیم. ایده غالب این است که هیچ کس از دندانپزشکی استعفا نمی دهد انها غمگین هستند ولی تلاش می کنند تا راهی پیدا کنند که انها را شاد کند.

در نقطه شروع باید به دنبال سازمان های غیرانتفاعی باشیم که در حوزه پزشکی فعالیت می کنند.

او در یک مثلث شغلی است انتهای مثلث رضایت شغلی و در دو انتهای دیگر پول و شیوه زندگی را قرار می دهند و نکته اینجاست که شما هیچ وقت نمی تواند هر سه را باهم همزمان داشته باشید پس به وضوح اگر او می خواهد پول زیادی از دندانپزشکی کسب کند، می تواند کاری انجام دهد که رضایت بخش است  اما به شیوه زندگی او لطمه وارد می‌شود. در سرزمین تخیلات فکر کردن به همه چیزهایی که ما به دست می آوریم ما را از فکر کردن به چیزهایی که برای ایجاد تغییر از دست می‌دهیم باز می‌دارد .هرمینا ایبارا کتابی نوشته که درباره اینکه قدم های کوچک بردارید توصیه می کند، او نمی تواند از فردا به صورت ناگهانی استعغا بدهد زیرا او هیچ ایده ای ندارد که چه کاری می خواهد انجام دهد و آیا شاد خواهد شد یا می تواند با ذخیره مالی اش دوام بیاورد  او می تواند چند شغل بدون درآمد انتخاب کند اگر نمی‌داند که واقعا او را شاد می کند یا نه.او واقعا نیاز به فهمیدن این موضوع دارد که آیا او به یک فاصله از کارش و استراحت نیاز دارد یا فقط از کارش متنفر است و نیاز دارد که کلا از آن رشته بیرون بیاید .او نیاز دارد به اهرمی که به گونه ای او را وارد شغل رهبری کند و جایی را پیدا کند که دندانپزشکی به عنوان مزیت محسوب شود چیزی که حداقل به دندانپزشکی مربوط باشد او نیاز به یک برنامه دارد. به عواقب مالی هم باید بیاندیشد و همچنان در کنار دنبال کردن علاقه شغل دندانپزشکی را هم داشته باشد .

نامه دوم : 

شخص استاندارد های بالایی از دستاورد ها دارد اما احساس می کند به خاطر فاصله زیاد شغلی مردم او را دست کم می گیرند و در مصاحبه به خاطر اینکه زمان زیادی از شغل سنتی دور بوده افراد تمام موفقیت و سابقه‌ی او را نادیده می گیرند. او به دلیل مراقبت از کودکان خود در حدود ده سال از کسب و کار به دور بوده، البته در این مدت مشاور کسب و کار خانوادگی خود نیز بوده است.

نظرات:

اینکه بدانیم که مهارت های او جایی است که نیاز دارد باشد و مطمئن شویم که او در مسیری که به او سود می رساند یا معنی دار می شود و با مردمی که به دنبال آنها هستند و درباره انها صحبت می کند هم نشین می‌شود،مهم‌ترین فاکتور است.

کار سخت پیدا کردن سازمانی است که برای او چالش برانگیز و جالب و سرگرم کننده باشد و جایی که آنها او را مناسب بدانند در نقشی که او بتواند هم نقش وظیفه ای و هم نقش احساسی را اجرا کند.

او باید به دنبال سازمانهایی باشد که علاقه مند به نیروی کار متنوع باشند . او می تواند با مشاغل مشاوره ای و پروژه ای خوب بودن کارش را اثبات کند و بعد می تواند مصاحبه های کاری بهتری دریافت کند. او باید اعتماد به نفسش را بالا ببرد و زمانی را برای اموختن مهارت های جدید سپری کند و در رشته ای که دوست دارد کار کند و همزمان نیاز دارد مطمئن شود که تمام مهارت های او به روز است به خصوص در حوزه تکنولوژی . او نیاز دارد که داستان بهتری از خودش برای مصاحبه کنندگان تعریف کند و او نیاز دارد به شبکه ای از افراد دسترسی پیدا کند که بتواند فرصت های بهتر و مناسب تری داشته باشد و افرادی که بتوانند ضمانت او را برای دریافت شغل بکنند . او نیاز دارد با دقت تر  درباره سازمان هایی که می خواهد با انها کار کند ، فکر کند .و سازمانی را انتخاب کند که برای او ارزش قایل باشد و به این فکر کند که مدتی می تواند به عنوان مشاور به صورت پاره وقت کار کند تا سازمان ها با کار او اشنا شوند و بتواند ارزش خودش را قبل از ورود به کار تمام وقت اثبات کند.

مورد 3:

یک مترجم زبان اشاره که 12 سال از ابتدای تاسیس شرکت زنجیره‌ای ارائه‌ی خدمات ترجمه‌ی زبان اشاره در آن مشغول به کار بوده با ورود فرزندش به کالج می‌خواهد تصمیم بگیرد به سمت شغلی به مانند مدیریت یکی از شعب شرکت حرکت کند. او در کار خود نمونه بوده و از نظر تکنیکال در بالاترین سطح قرار داشته همچنین تجربیاتی از کارهای جانبی مدیریت به مانند بعضی از پیگیری‌ها و انتخاب تیمی از متخصصین و عضویت در هیئات امنای یک انجمن حرفه‌ای محلی داشته است. علاوه بر این تجربیات او بعضی از محتوای علم مدیریت به مانند وبینارها و درس‌های آنلاین را هم دنبال می‌کند. او چگونه می‌تواند در مصاحبه‌های شغلی خود را نشان دهد؟

نظرات:

عمدتا افراد داشته‌های خود را در برابر آنچه می‌خواهند بشوند دست‌کم می‌پندارند، ایشان اگرچه افراد را مدیریت نکرده ولی پروسه‌ها و پروژه‌ها را مدیریت کرده که حتی می‌توان گفت شاید سخت‌تر از مدیریت افراد باشد زیرا در پروژه‌ها او تا به حال از نظر سازمانی برتری نسبت به آنها نداشته. مطالعات نشان داده که افراد ترجیح می‌دهند تحت مدیریت فردی کار کنند که سابقه‌ی مورد توجهی در زمینه‌ای که مدیریت می‌کند داشته باشند. البته او نباید تنها به موقعیت‌های داخلی توجه کند و با دیدی وسیع‌تر به موقعیت‌ها نگاه کند زیرا با این کار به نوعی حواس او را از موقعیتی که در آن قرار دارد پرت می‌کند او با این کار دوباره به کارهایی که تا به‌حال انجام داده فکر می‌کند و ارزش آنها را در راهی که می‌خواهد پیش بگیرد درک می‌کند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *