شايد اين يكي از كوتاه ترين نوشته هاي وبسايت باشد. امروز در يك گردهمايي مديران چيزي شنيدم كه نتوانستم چيزي در مورد آن نگويم.
يكي از به اصطلاح صاحب نظران مديريت استراتژيك مشغول سخنراني بود و خيلي با حرارت از تغيير رويكرد در حوزه مديريت راهبردي و استراتژيك صحبت مي كرد. همه منتظر بودند تا ببينند اين تغيير رويكرد چيست. تمام ذهن ها آماده جذب بود و ناگهانآن جمله گهربار بيان شد.
بيان فرمودند كه ديگر دورهي برنامه ريزي استراتژيك گذشته است و الان ديگر تنها تفكر استراتژيك جواب ميدهد. برنامه ريزي را كنار بگذاريد و تفكر را ترويج كنيد. شايد در برداشت اول خيلي منطقي و جالب باشد. ولي كمي عميق شويم. مگر بدون برنامه ريزي مي شود؟ نكته جالب توجه استقبال بي نظيري بود كه از اين بيان شد. گويا همه از برنامهريزي گريزان هستند.
شايد منطقي باشد. برنامه ريزي اصول دارد، متد دارد، پيگيري دارد، مسئوليت پذيري نياز دارد. ولي تفكر يك رويكرد است. شايد كمتر بتوان ارزيابي كرد. كمتر نياز به مسئوليت پذيري دارد. پس طبيعي است مديران مسئوليت گريز ما از آن استقبال كنند.
خواهش مي كنم چيزي را جايگرين چيز ديگر نكنيم. هر نكته و روشي جايگاه خاص خود را دارد. مديريت بدون برنامه ريزي چه راهبردي و چه عملياتي بيمعني خواهد بود.
راهبردي فكر كنيد، راهبردي عمل كنيد، راهبردي زندگي كنيد.
پيروز و پايدار باشيد.
اگر مفيد بود با دوستان خود به اشتراك بگذاريد.