logo

ایرانی‌ها به کدام دلایل کارشان را تغییر می‌دهند؟

يكي از سايتهاي خبري! متني را با اين عنوان منتشر كرده است: 13 علت بيكاري ناگهاني در ايران

اين مطلب كه البته اين سايت معظم ننوشته كه از كجا آورده، چندان هم دور از واقعيت نيست ولي جاي نقد و بررسي دارد. در ادامه برشي از اين نوشته ذكر مي كنم  و در ادامه نقد خود بر آن را مينويسم

26058_899

بررسی وضعیت ترک شغل در ۵ سال گذشته نشان می دهد ۴ عامل نسبت به بقیه عوامل تاثیرگذاری بیشتری داشته است.

موقتي بودن كار، 24.6 درصد

اولین مورد آن موقتی بودن کار با ۲۴.۶ درصد است. این عامل یکی از موثرترین عوامل ترک شغل از سوی شاغلان ۱۰ ساله و بیشتر در کشور است.

عموما مردان در این زمینه دارای آمارهای به مراتب بالاتری از زنان هستند که نشان دهنده نگرانی بیشتر مردان نسبت به زنان به عنوان سرپرستان خانوار برای از دست دادن شغل و هراس از بیکار شدن است.

پايين بودن درآمد، 16.1 درصد

پایین بودن درآمد به عنوان دیگر عامل مهم و تاثیرگذار ترک شغل در ایران محسوب می شود که ۱۶.۱ درصد کل ترک شغل ها را به خود اختصاص می دهد. همچنین ۱۵.۶ درصد افرادی که به عنوان سرباز مشغول به کار می شوند نیز پس از دوران سربازی به جمع بیکاران می پیوندند؛ بنابراین این گروه نیز دارای آمار بالایی به لحاظ ترک شغل در ایران است.

تعديل نيروي كار 12.1 درصد

از سویی اخراج و تعدیل نیروی کار در ایران ۱۲.۱ درصد دلایل ترک شغل و بیکاری را تشکیل می دهد.

بنابراین مباحث مربوط به حقوق و دستمزد و قراردادها که در طول سال های اخیر از مباحث اساسی و چالشی بین نمایندگان کارگری و کارفرمایی کشور بوده؛ بیشترین نقش را در ریزش و جا به جایی نیروی کار بازی می کنند.

جمع بندي

نويسنده گزارش پايين بودن حقوق و دستمزد را مهمترين عامل مي داند كه اگر به همين متن فوق نيز نگاهي مجدد بيندازيم، حاصل جمع تعديل نيروي كار، موقتي بودن كار(شايد پروژه اي بودن) و سربازان مشغول به كار دوم، حدود 53 درصد تغيير كار يا ترك كارها مربوط به عواملي غير از حقوق و دستمزد است.

شايد بد نباشد كه ياداوري كنم كه افراد سازمان و فرايندها را ترك نمي كنند،‌افراد مديران يا همكاران خود را معمولا ترك مي كنند. تحقيقات علمي ثابت كرده كه يكي از مهمترين دلايل ترك شغل يا ماندن در شغلي نوع رفتاري كه مديران هر مجموعه با زيردستان خود دارند و همچنين نوع تعاملاتي كه همكاران هر مجموعه با يكديگر دارند.

يكي از شاخص هاي حقوق و دستمزد عادلانه بودن است. يعني برابري نسبت ورودي به خروجي كه البته در مقايسه با همكاران هم رتبه و همچنين افراد مشابه در سازمانهاي ديگر اين برابري و عدالت تعيين ميشود. بنابراين در اين شرايط و در بازار كار فعلي ايران، درست است كه حقوق و دستمزدها پايين است و اغلب سازمانها در يك سطح پرداخت مي كنند،‌مخصوصا در سطوح كارشناسي، كارگري و كارمندي. بنابراين در اين شرايط، بيان اينكه اغلب افراد سازمان را ترك مي كنند به دليل حقوق پايين، درست نخواهد بودو بايستي مشكل را در جايي ديگر جستجو كنيم.

شايد در رفتارهايمان با زيردستان،‌همكاران و تعاملات نامناسبي كه در مجموعه‌ي ما در جريان است

پيروز باشيد

اگر مفيد بود با دوستان خود با اشتراك بگذاريد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *