همیشه برای من سوال بود و بارها مورد سوال قرار گرفته بودم که موقعی که کارمندی خطایی می کند چه کنیم و اینکه مثلا فلان برخورد را کردیم جواب نداد. بعد روش را عوض کردیم باز هم جواب نداد.
اغلب مدیران لااقل در ذهن خود شاید بارها و بارها این سوال رو پرسیده باشند که الان که کارمندم این اشتباه رو مرتکب شد چه کنم.
در بحث های منابع انسانی قانونی هست به اسم "قانون آتش سوزان" یا" قانون بخاری داغ". حرف اصلی این اصل این است که هر خطایی شبیه به یک جسم داغ است. هرکسی به آن نزدیک شود می سوزد و این سوختن از شخصی به شخص دیگری تغییر نمی کند. یعنی به اندازه ای که به جسم داغ نزدیک شوید به همان اندازه میسوزید. ظاهراً اصل خیلی خوبی است. خب در واقع هم اصل خوبی است از این دیدگاه که با همه به مساوات برخورد شود ولی آیا هر کسی به جسم داغ نزدیک می شود باید بسوزد؟؟؟ استثنایی نمی توان قائل شد؟؟؟ برای هر خطایی باید شبیه جسم داغ برخورد کرد. پس کجا را بایستی برای نواوری و خلاقیت کارمند در نظر بگیریم؟؟؟
امروز مطلبی در این خصوص در سایت فوربس دیدم که در نوع خود جالب بود. عنوان مطلب این بود: "کارمندان خوب خطا می کنند. رهبران عالی چنین اجازهای را به آنها می دهند."
نوع نگاه خاصی در این مقاله به خطاهای کارکنان است که در نوع خود جالب است. در این مقاله نویسنده عنوان می کند که همیشه به عنوان یک مدیر، یکی از ترسناک ترین چیزها را دادن آزادی خطا کردن به کارکنان می دانستم و این در حالی بود که خطا کردن فرصت یادگیری و رشد را به آنها می دهد ولی از سوی دیگر ممکن است هزینه های سنگینی را نیز برای سازمان بتراشد.
از مطالعه رفتار رهبران بزرگ دریافتم که رهبران بزرگ چنین اجازه ای را به کارکنان خود داده اند. بنابراین سعی کردم من نیز چنین رفتاری را تکرار کنم البته به نحوی که هزینه های سنگینی را برای سازمان نیز تحمیل نکنم.
شجاعت نبود ترس نیست، بلکه چیزی فراتر از آن است.
در همین راستا در قدم اول حوزه های فعالیتی را که چنین ظرفیتی داشت را سعی کردم شناسایی کنم.
در قدم دوم یک اعلام عمومی کردم که ما یک سیاست سازمانی را تصویب کرده ایم که: هر اشتباه و خطایی برای دفعه اول، تبعاتی در پی نخواهد داشت. بنابراین اگر کارمندی خطایی را برای دفعه اول مرتکب می شد سازمان به وی کمک می کرد تا آن خطا جبران شود ولی اگر آن خطا برای دفعه دوم تکرار می شد، وی مسئول تمام تبعات آن خواهد بود.
تنها زمانی شما مرتکب هیچ خطایی نمی شوید که هیچ کاری نکنید. Jon Wooden
نکته اینجاست که رهبران عالی به کارمندان خوب اجازه می دهند که مرتکب خطا شوند ولی کارمندان خوب کسانی هستند که موقعی که خطایی مرتکب می شود:
1. از خطاها یاد می گیرند؛
2. مسئولیت آنرا به عهده میگیرند؛
3. در پی جبران بر می آیند و
4. نهایتاً کاری می کنند که دیگر هرگز آن خطا دوباره رخ ندهد.
تمامی این مراحل در تمام مسیر زندگی چه در سازمان و چه بیرون آن صادق است. نویسنده مقاله معتقد است که تمام کاری که رهبر عالی می تواند انجام دهد این است که این فرصت را به کارمند بدهد که خطایی را مرتکب شود و این کارمند است که بایستی آنرا فیکس کند.
تا کنون چقدر به کارکنان خود اجازه خطا کردن داده ایم؟ حتی بیرون از سازمان، چقدر به اطرافیان خود چنین امکانی را داده ایم؟ آیا وقت این نیست که به مزایای خطا کردن اطرافیان خود در دراز مدت نیز فکر کنیم؟
پیروز باشید.
سلام
خیلی مختصر و خیلی مفید بود. اگر این چرخه در سازمان ایجاد نشود، نوآوری خواهد مرد. در NLP همانطور که میدانید، اصلاً واژه شکست را از واژگان حذف کرده و به جای شکست، همیشه میگوید بازخورد.
سربلند باشید
دکتررررررررررررررررررر
اگر راست میگویی از اشتباهات شاگردان نیز در برگه امتحان گذشت کن
به وقت مقتضی چنین خواهد شد!
سلام
بسیار عالی بود.کاربردی و خلاصه.البته راه رفتن روی لبه تیغه اگر مرحله اول رو درست انجام ندیم یا با کارکنان سوءاستفاده گر مواجه باشیم.با یک بانک مشکلات رویت شده و نحوه حل می توان تا حدودی مشکل را حل کرد.لطفا نظر بدید.
سلام
البته به نوع سازمان، سطح بلوغ كاركنان و ماهيت وظيفه هم بستگي دارد. به عنوان مثال در خصوص ماهيت وظيف، در مشاغلي كه نيازمند نوآوري هستند وجود چنين آزادي عملي ضروري است ولي در مشاغلي كه ماهيت تكراري و روتين دارند وجود چنين آزادي عملي ضرورتي ندارد.
پيروز باشيد
بازتاب: چرا مديران ما تصميم گير نيستند؟ - قراول، دیدبان رفتار سازمانی
بازتاب: اندر احوالات مسئولیت پذیری | قراول، دیدبان رفتار سازمانی
سلام.وبسایتتون خیلی خوب و مفیده.به کارتون ادامه بدین
وای خیلی خوبه ساییتون
بازتاب: چند راه حل برای برخورد با کارمندان تنبل - user friendly