معمولا اگر چندین سازمان رو تجربه کرده باشیم و همچنین چندین مدیر مختلف رو، خواهیم دید که یک چیز در تمامی سازمانها مشترک است و آن استرس فزاینده ای است که در تمام سازمانها روز به روز بیشتر نیز می شود. ولی نکته جالب این است که برخی مدیران در این محیط خوب عمل می کنند و برخی نه چنان که شاید.
خب سوالی که مطرح می شود این است که چرا اینگونه است؟
موارد مختلفی رو میشه به عنوان دلیل نام برد از جمله شخصیت فرد و ویژگی های رفتاری و بسیاری عوامل دیگر. ولی در مقاله ای که تحت عنوان"Political skill: An antidote for workplace stressors" منتشر شده از توانایی سیاسی به عنوان یکی از عوامل اثر گذار نام برده، که خب در نوع خود جالب توجه است.
در این نوشته در خصوص توانایی سیاسی توضیحاتی میدم و در قسمت دوم در خصوص مهارت سیاسی به عنوان راهکار مقابله با استرس بحث خواهد شد.
معمولا در سازمانها نگاهی منفی نسبت به توانایی سیاسی وجود دارد ولی واقعیت این است که توانایی سیاسی نقش مهمی در موفقیت مدیر بازی می کند. البته می توان هر دو نگاه را به توانایی سیاسی داشت، هم نگاه مثبت رو و هم نگاه منفی رو. این بستگی به نوع کاربرد و روش هایی که در این مسیر بکار میگیریم داره.
به طور کلی با توجه به ماهیت اجتماعی سازمان، نیاز به مهارتهای اجتماعی نیز برای موفقیت ضروری است. که البته در دههی اخیر با توجه به کاسته شدن از تاکید بر ساختارهای سلسله مراتبی و افزایش رویه های تیم محوری و پروژه محوری، نیاز به مهارتهای اجتماعی نیز افزایش پیدا کرده است.
مهارتهای اجتماعی را می توان شامل مجموعه ای از موارد ذیل تعریف کردد که سعی می کنم برای هر کدام یه مختصر توضیحی نیز ارائه کنم.
هوش اجتماعی:
– به توانایی های فردی اطلاق می شود که ایجاد روابط اجتماعی را میسر می سازد. همچنین آنرا به عنوان توانایی درک و مدیریت افراد نیز تعریف می کنند.
هوش احساسی:
– به طور کلی هوش احساسی عبارتست از میزان توانایی درک افراد دیگر، برای مثال چه چیزی فرد مورد نظر را تحریک می کند و چگونه می توان با آن فرد همکاری نمود.
حالت خود ارتجاعی یا خود تاب آوری:
– گونه ای از توانایی های اجتماعی است که به سازگاری با محیط با تنظیم رفتار توسط خود فرد اشاره دارد. تاب آوري ظرفيت گذشتن از دشواري پايدار و ترميم خويشتن است. اين ظرفيت مي تواند به فرد کمک کند پيروزمندانه از رويدادهاي ناگوار زندگي بگذرد و با وجود قرار گرفتن در معرض تنش هاي شديد، شايستگي هاي اجتماعي، تحصيلي و شغلي خود را ارتقا ببخشد.
خود کارآمدی:
مرتبط با قضاوت ذهنی فرد در مورد توانایی های خودش در تعاملات اجتماعی است. افرادی که خود کارآمدی بالایی دارند این تصور را دارند که قادرند نتایج منتج از تعاملات اجتماعی را کنترل کنند
خود کنترلی:
افراد که از درجه بالایی از خود کنترلی برخوردارند توانایی تشخیص اینکه چه چیزی در شرایط متافوت درست هست را دارند. آنها توان کنترل احساستشان را دارند و می توانند تصویر مطلوبی را در ذهن دیگران ایجاد کنند.
دانش پنهان و هوش کاربردی:
– دانش پنهان دانشی فردی است که اشخاص بدون کمک دیگران آنرا کسب کرده اند. دانش پنهان و هوش کاربردی مفاهیم بسیار نزدیک به هم هستند که ارتباط زیادی با توانایی سیاسی دارند.
توانایی سیاسی:
– ترکیبی از آگاهی اجتماعی و ارتباط برقرار کردن با دیگران است. توانایی سیاسی به همراه دیگر توانایی های ذهنی می تواند ظرفیت تطبیق پذیری را افزایش دهد.
– مهارت سیاسی را به عنوان یک سبک بین شخصی که آگاهی اجتماعی را با توانایی خوب ارتباط برقرار کردن ترکیب می کند. کسانی که این مهارت را تمرین می کنند، به شیوه ای جذاب و متعهدانه رفتار می کنند که باعث ایجاد اعتماد و صمیمیت می شود. افرادی که از مهارت سیاسی بالایی برخوردارند، بهترین عملکرد را هم در تعاملات بین شخصی دارند و هم در موقعیت های اجتماعی، جایی که کار کردن با و از طریق دیگران لازمه موفقیت در شغل و واحد کاری است.
– مهارت سیاسی موارد مشترکی با هوش عاطفی و اجتماعی دارد، ولی به نوبه خود از آن ها مجزا است. مهارت سیاسی شاید اولین سازه مهارت اجتماعی است که باید به طور خاص در رفتار در سازمان هدف گذاری شود. ما مهارت سیاسی را به عنوان یک سازه ای در نظر می گیریم که دانش آن چه را که باید در یک موقعیت کاری خاص انجام شود را با چگونگی اجرای آن رفتارها به یک شیوه متقاعد کننده ترکیب می کند. این امر با تاکتیک های تاثیرگذاری بین شخصی از قبیل خود شیرینی (خود را مورد لطف و محبت کسی قرار دادن) و خودترویجی در تضاد است. ما ادعا می کنیم که مهارت سیاسی باعث می شود در تعاملات سینرژی ایجاد شود.
اهمیت مهارتهای اجتماعی
محیط سازمانها آنقدر اجتماعی شده که هیچ نیازی به صحبت در خصوص اهمیت مهارتهای اجتماعی نیست. مطالعاتی که در مرکز رهبری خلاقانه انجام شد، دلیل اصلی شکست های مدیریتی را در فقدان مهارت اجتماعی یا بین فردی خوب می داند. بارُن و مارکمَن ارتباطات چهره به چهره را برای موفقیت ضروری می دانند و این که مهارت های اجتماعی خاص – از قبیل توانایی درک درست دیگران، ایجاد تاثیر اولیه مطلوب و متقاعد کننده – می تواند بر کیفیت این تعاملات تاثیر بگذارد.
همانگونه که ابتدا گفتم مهارتهای اجتماعی شامل مجموعه ای از مهارتهاست که یکی از اونها مهارتهای سیاسی است. نکته مهم در خصوص این مهارتها این است که بین آنها همبستگی مثبت برقرار است و افزایش و بهبود یکی از آنها منجر به افزایش سایر مهارتها خواهد شد. بر همین اساس می توان اینگونه جمع بندی کرد که جهت افزایش مهارت سیاسی می توان به بهبود سایر مهارتها پرداخت و از این طریق مهارت سیاسی را نیز تقویت نمود که البته هر کدام از این مهارتها پیش نیاز سایر مهارتها نیز محسوب می شود. البته توانایی سیاسی با سایر توانایی های سیاسی از آن جهت متفاوت است که تاکید آن بیشتر بر تعاملاتی است که افراد برای نیل به موفقیت انجام می دهند.
مدیرانی که از مهارت سیاسی بالایی برخوردارند، تعاملات شخصی و کنترل دیگران را جستجو می کنند و از آن لذت می برند. تحقیقات مختلف نشان می دهد که فعالیتهای سازمانی همچون انتخاب ارزیابی عملکرد و ترفیعات شغلی تا حدودی فعالیتهای سیاسی هستند.
توسعه توانایی های سیاسی
نگاه سنتی به توانایی سیاسی این است که اساسا این نوع توانایی را ذاتی می داند ولی در رویکردهای جدید بخشی از این توانایی را ذاتی و بخش قابل توجهی از آنرا قابل بسط و گسترش می داند. در همین مسیر اولین گامی که معرفی می گردد خودآگاهی است. برای خود آگاهی می توان از پرسشنامه های ارزیابی شخصیت همچون مدل پنج عاملی، آزمون تحلیل شخصیت مایرز و بریگز(MBTI) و مدل DISC استفاده نمود.
علاوه بر خود آگاهی می توان از طریق تمرینهای تجربی، مطالعات موردی، یادگیری نیابتی، نقش بازی کردن و آموزش مهارتهای ارتباطی نیز این نوع از مهارت را توسعه داد. ولی در تمام این مسیر نبایستی از ارزیابی و بازخورد دوره ای غافل شد. در مورد پیشرفت در زمینه یادگیری توانایی های سیاسی از همکاران، ناظران، مشتریان و حتی همسرانمان می توانیم بازخورد بگیریم.
تا اینجا به ماهیت توانایی سیاسی، اهمیت و ضرورت و توسعه مهارتهای سیاسی پرداخته شد. در قسمت به اهمیت مهارت سیاسی در کنترل استرس خواهم پرداخت
منابع:
Perrewé et al(2005), "Political Skill: An Antidote for Workplace Stressors", The Academy of Management Executive , Vol. 14, No. 3, Themes: Structure and Decision Making (Aug., 2000), pp. 115-123
Ferris et al(2000), "Political Skills at work", Organizational Dynamics, Vol. 28, No. 4, pp. 25-37, 2000
بسیار مفید. ممنون.
اگر میشه در مورد چگونگی بهبود بخشیدن به این توانایی ها هم صحبت کنید
سلام استاد.
تبریک بابت سایت جالب و مفیدتون،انشالله نوشته های بیشتری ببینیم ازتون
بازتاب: قدرت یا ترس، مسئله مهارت سیاسی است - قراول، دیدبان رفتار سازمانی