در نوشته قبلی گزارشی از یک تجربه ارائه شد و دلایل شناسایی شده در آن طرح تحقیقاتی ارائه گردید، اینکه افراد درون سازمان اغلب وابسته اند و به دلیل همین وابستگی سازمان را ترک نمی کنند وگرنه میل به رفتن آنها به شدت بالاست. در ادامه در این نوشته قصد دارم برخی راهکارهای موجود برای افزایش دلبستگی کارکنان را شرح دهم.
راهكارهاي افزايش دلبستگي شغلي كاركنان
دلبستگي شغلي به يك حالت تعيين هويت روانشناختي با کار بر ميگردد ، يا درجه ای که يك شغل، مرکزی برای هويت يك فرد است . سطح باالی دلبستگي شغلي به اين معنا است که فرد شغل خاص را به خود نسبت ميدهد و آن را معرف خود ميداند.
تعاريف ارائه شده در مورد دلبستگي شغلي بسيار شبيه به هم مي باشند. دلبستگي شغلي به ميزان درجه ای گفته مي شود که شخص از نظر روحي با کارش همانند سازی مي کند يا ميزان اهميتي که فرد برای کارش قائل است.
در صورتي مي گويند شخص به شغلش دلبسته است که وی:
- از روی علاقه در آن مشارکت کند؛
- آنرا بخشی از زندگی خویش بداند؛
- در توصیف خود از عناوین آن استفاده کند و
- موفقیت در شغل را مساوی موفقیت خود بداند(چند درصد کارکنان ما اینگونه اند؟؟؟)
سوال کلیدی: چگونه آنرا افزایش دهیم؟
این اقدامات را می توانیم در دو حوزه رفتاری و فرایندی تبیین کنیم.
اقدامانی رفتاری و تعاملی
- فضای حمایتی درون سازمان ایجاد کنیم، به نحوی که فرد نوع حمایت روانشناختی را درک کند. این نوع حمایت نیاز به هزینه کردن مالی ندارد. یک احوال پرسی وزانه، یک پیگیری از وضعیت نوزاد تازه متولد شده ی فرد، یک پیگیری ساده در مورد وام درخواستی فرد از واحد مالی و … هزار مینیمال دیگر.
- نقش را به وضوح تعریف کنید. زیاد شنیده ایم معلوم نیست اینجا ما چکاره ایم، معلوم نیست فلانی اینجا چکاره است، این وظیف من نیست و یا خیلی چیزهای دیگر. مشخص کنیم از افراد چه انتظاری مشخصی داریم و افراد نیز تنها بر اساس همین وظایف ارزیابی و کنترل کنیم. مشخص نبودن وظایف، عدم اطمینان را بالا می برد و نوعی سردرگمی را ایجاد می کند.
- در تدوین ساختار سازمانی، مشاغل معنی داری را تعریف کنیم. مشاغلی که چالش انگیز، ارزشمند و القا کننده ی حس مشارکت افراد در تامین اهداف سازمان باشد.
اقدامات منابع انسانی
- در اولین اقدام، در ابتدای فرایند منابع انسانی می توانیم در جذب افراد روی آنهایی متمرکز شویم که بیشتر از همه روی ارزشهای سازمانی تاکید می کنند، بهتر از سایرین ارزشهای سازمان را منعکس می کنند. متاسفانه دیده شده برخی شرکتها، در جذب افراد در نگاه نخست روی معیارهای خیلی ساده و بی اهمیتی مانند شیک پوشی تاکید می کنند. بارها و بارها گفته ام که خود شرکت می تواند کارکنان جذب شده را با هزینه ای ساده، شیک پوش نماید.
- معمولا موردهایی که ما با آنها در گیر می شویم، کارکنانی را جذب کرده اند و الان تازه به فکر افتاده اند که آنها دلسبته شغل یا دلبسته سازمان کنند. آموزشهای مستمر، مداوم و هدفمند کمک فراوانی می تواند به این قضیه بکند.
- تعریف کارهای به نحوی که القا کننده ی نوعی استقلال باشد. تیم های خودگردان یکی از بهترین راهکارهاست. خروجی محور شدن، عدم دخالت در فرایند و تفویض برخی کارهای مهم به زیردستان بهترین راه های القای استقلال به افراد است.
به عنوان تاکیدی مجدد، افراد وابسته رفتنی اند، آنها را دلبسته کنید. شما نیز اگر راهکاری دارید ذکر کنید تا به موارد فوق اضافه کنیم.
موفق باشید.
اگر مفید بود با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
بازتاب: وابسته ها رفتنی اند، افراد را دلبسته کنید : قراول
با سلام,دو نوشته اخرتون بسیار کاربردی و مورد نیاز در سازمانهای امروزی است.اکثر نیروهاس جذب شده در سازمانهای دانش بنیان یا سازمانهایی که حداقل سعی دارند بسمت سازمانهای موفق پیش بروند نیروهایی رو جذب می کنند که در درجه اول متخصص و دانشی باشند. بر سر چنین نیروهایی بین سازمانها باصطلاح جنگ استعدادها وجود دارد. و مزیت رقابتی سازمانها پس از جذب حفظ این نیروها می باشد. علاوه بر موارد بسیار مهمی که ذکر کردید مواردی رو که بنده به طور مستقیم در یکی از اینگونه سازمانها درگیر بودم رو بیان میکنم:1.استفاده از افراد بازنشسته یا مدیران کاریزماتیک سازمان برای القای ارزشهای سازمانی بصورتی که فرهنگ فردی به فرهنگ سازمانی نزدیک شود.2.تفویض اختیار و دادن مسیولیت به چنین افرادی3.اشنا کردن خانواده های چنین کارکنانی با یکدیگر در مراسم رسمی و غیر رسمی