زنجیره اعتماد

سطوح اعتماد: ترس، دانش و همدلی

در دو نوشته گذشته (اینجا و اینجا) به موضوع اعتماد پرداخته ام و اهمیت و تصورات اشتباه در خصوص آن را تبیین کرده ام. در این نوشته میخواهم کمی در خصوص سطوح اعتماد صحبت کنم. وقتی صحبت از اعتماد میشود، از یک مفهوم با یک عدد مشخص صحبت نمیکنیم که یا هست یا نیست. از مفهومی صحبت میکنیم کم و کیف متفاوتی در روابط متفاوت دارد. در خصوص اعتماد بایستی در مورد اعتماد به چه چیزی، چرا و چه اندازه سوال کرد. برای همین محققین مختلف سطوحی را برای آن تعریف کرده اند.

سطح اول

یک زمانی اعتماد مبتنی بر یک موضوع و یا قاعده‌ی بازدارنده است. در اصل این نوع اعتماد مبتنی بر ترس است و بیشتر از اینکه ناشی از کنش باشد، مبتنی بر فقدان هر کنشی است. در اصل این نوع از اعتماد مبتنی بر ترس از انتقام و تنبیه در صورت نقض نمودن اعتماد است. شبیه برخی بندهای قرارداد که در آن تنبیهاتی برای نقض پیمان دیده می شود. به این نوع اعتماد، اعتماد مبتنی بر بازدارندگی(Deterance-based trust) گفته می شود. این نوع از اعتماد در اصل حکایت از نبود اعتماد دارد.

سطح دوم

نوع دوم یا سطح دوم از اعتماد، مبتنی بر تعاملات و سوابق شکل میگیرد(knowledge-based trust). شما چندین بار به یک متخصص مراجعه میکنید، یا از یک محصول استفاده میکنید، به دلیل رضایتی که از آن محصول دارید از آن به بعد به آن برند اعتماد میکنید. هرچقدر رفتار یک متخصص قابل پیش بینی تر باشد و همچنین یکپارچگی درونی بیشتری داشته باشد، این سطح از اعتماد قوی تر خواهد بود. در این سطح از اعتماد، در اصل شک ها جای خود را به انتظارات میدهند. انتظاراتی که از لحاظ نگرش نیز مثبت ارزیابی میشوند. در اصل اعتماد واقعی هم از همین سطح شروع میشود، جایی که شک ها به حداقل سطح ممکن رسیده و خواسته و انتظارات تعریف میشوند. این جنس از اعتماد در طی زمان شکل خواهد گرفت. البته در ادبیات برند، بازاریابی زبانی به شدت میتواند به این نوع از اعتماد کمک کند. اینکه شما از زبان شخصی که به وی اعتماد دارید، تعریف یک برند یا محصول و یا خدمت را بشنوید و به اصطلاح با واسطه به آن برند یا خدمت اعتماد کنید. این نوع از اعتماد ناشی از تاییدی است که از تجربه مکرر و شناخت حاصل میشود.

سطح سوم

در صورت تقویت اعتماد در سطح دوم، سطح سومی شکل میگیرد که مبتنی بر همدلی و اعتماد اجتماعی است(identity-based trust). در اصل این سطح مبتنی بر دلبستگی شدید، و توافق کامل اهداف در اعتماد است. در این سطح ارتباط عاطفی شکل میگیرد. در این سطح دو طرف اعتماد، از آرزوها، خواستها، اهداف و ترس های طرف دیگر آگاهی دارد. برای رسیدن به این سطح از اعتماد یک الزام اساسی وجود دارد و آن خواستن برای رسیدن به اعتماد است. خواستنی که منجر به خودگشودگی و خودافشایی بیشتر شده و شناخت متقابل بیشتر و بیشتری را ایجاد میکند. دقت کنید که این سطح از اعتماد در بیشتر از تعاملات روزانه ضروری نیست و بیشتر مناسب مهمترین افراد در زندگی ماست. هر آنکس که برای ما مهم است بایستی به این سطح از شناخت و نهایتا اعتماد برسد.

پایدار و پیروز باشید.

با دوستان خود در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *