مترجم: علی معافی، دانشجوی کارشناسی ارشد MBA دانشگاه علامه طباطبایی
مصاحبه با اقایTim Herrera که در مجله نیویورک تایمز روزنامه نگار هست که راجع به دو هدف صحبت می کنیم.داریم :
FOMO: Fear of missing out
FOBO: Fear of better option
در مورد مطلب اول یعنی Fomo در واقع این مطلب را بیان می کند که آدم ها ترس از عقب ماندن در چیزی یا کاری را دارند مثلا در عین حال شخصی به چهار مهمانی دعوت شده و دوست دارد در هر چهار مهمانی شرکت کند و جا نماند و روی هم رفته این ترس در وجودشان باقی است که مبادا از چیزی و یا حرکتی عقب بمانند .
در مورد مطلب دومی یعنی Foboنیز بیان می کند که همیشه این ترس وجود دارد که انتخاب های دیگری هم هست یعنی به طور مثال یک گلدانی را می خریم و بعد از خرید آن احساس می کنیم که نکند انتخاب های بهتری هم وجود داشته و پی در پی شاید و شاید ها را در انتخاب هایمان داریم و در دنیایی زندگی می کنیم که بعد از یک انتخاب در انتخاب هایمان را باز نگه می داریم و بر سر یک تصمیم و انتخاب نمی توانیم بمانیم و به این نکته اشاره می کند که برای انتخاب هدف هایمان باید تمرکز کافی داشته باشیم.
درنهایت به این تنیجه رسید که باید بر روی خودت متمرکز باشی که شما چه کسی هستی و چه چیز هایی برایت مهم باشد و هدف ات در پنج یا ده سال آینده چه می تواند باشد و باید در اینده چه کار کنی و شکل و نوع زندگی ات چگونه باید باشد و تنها با این روش است که شما می توانی تصمیم بهتری برای زندگی و آینده ات بگیری تا در آن موفق باشی و بتوانی با داشتن اینده ای شفاف و روشن در ذهن خود از مشکلات و پیامدهای ناشی از ترس از عقب ماندن از چیز های مختلف یا همان FOMO و همچنین ترس از وجود انتخاب های بهتر برای انجام یک کار و تاسف خوردن برای از دست دادن چیز های بهتر یا FOBOدوری کنیم.
این در واقع به نوعی کنار گذاشتن حاشیه ها و نگاه کردن تنها و تنها به هدف نهایی است و به این صورت فرد همه کار ها و تصمیم هایش را با آن هدف نهایی مقایسه می کند.
دلیل ان واضح است چرا که در انجام بسیاری از کارها ما زمان و انرژی نیروی کار و بسیاری از پارامتر ها را درست تخمین نمی زنیم و همین محاسبه نادرست باعث می شود که کار را با انرژی فراوان اغاز کنیم ولی در ادامه مایوس شویم و از ادامه دادن آن منصرف شویم ولی اگر از ابتدا مسیر درست و شفافی را پیش روی خود قرار می دادیم و همه چیز را دقیق بررسی و درست تخمین می زدیم حتما میتوانستیم که کار را به سر انجام برسانیم .
حال اگر هر کاری در راستای هدفش بود سریع و بدون هیچ معطلی و پشیمانی انجام خواهد داد و اگر کاری و یا چیزی در راستای هدفش نباشد آن را بلافاصله کنار می گذارد و معطل آن نمیشود.
این کار حاصل نمیشود مگر انکه هدف را درست انتخاب کرده باشیم و انتخاب درست هدف نیز تنها از راهخودشناسی بوجود می آید پس در نهایت همه چیز به من ثابت بستگی دارد و برای رسیدن به این خودشناسی باید خودمان و چیز های با ارزش برای خودمان را بشناسیم و باید طرح و پلن مشخص و تصوری صحیح و در عین حال شفاف حداقل برای پنج سال اینده خود ترسیم کنیم و باید در ترسیم این مسیر شفاف به زمان و کاری هایی که ما می توانیم از ان ها نتایج بهتری نسبت به کار های مشابه بگیریم را مد نظر قرار دهیم و در واقع به نوعی بهینه سازی منابع اعم از زمان / هزینه/نتایج و نیز منابع انسانی و استفاده صحیح از ان را مد نظر قرار دهیم.
تا به حال فکر کردید که چرا ما بسیاری از کار ها را شروع می کنیم و هرگز ان کار ها را تمام نمی کنیم ؟!
دلیل ان واضح است چرا که در انجام بسیاری از کارها ما زمان و انرژی نیروی کار و بسیاری از پارامتر ها را درست تخمین نمی زنیم و همین محاسبه نادرست باعث می شود که کار را با انرژی فراوان اغاز کنیم ولی در ادامه مایوس شویم و از ادامه دادن آن منصرف شویم ولی اگر از ابتدا مسیر درست و شفافی را پیش روی خود قرار می دادیم و همه چیز را دقیق بررسی و درست تخمین می زدیم حتما میتوانستیم که کار را به سر انجام برسانیم .
لینک پادکست:
https://hbr.org/podcast/2019/04/the-other-fo-you-need-to-know-fobo-fear-of-a-better-option