چند نصیحت از مادربزرگ برای رهبران

اینکه یک رهبر خوب چه مشخصه هایی بایستی داشته باشد و یا اینکه رهبران  خوب دارای چه مشخصه هایی هستند از مهمترین مسائل پژوهشگران و اندیشمندان مدیران و از مهمترین سوالهای مدیران و مجریان سازمانی است.

در حالت کلی مادربزرگهای ما برخی مواقع نصیحتهای خیلی خوبی به ما می کردند که گهگاه بی تفاوت از کنار آن می گذریم. برخی از این نصیحتها را می توانیم در حوزه کسب و کار خود و به صورت خاص در مشخصه های خوب رهبری نیز بکار ببریم.

مک نالتی از متخصصان علوم عصب شناختی است برای برخی از این نصیحت ها، پشتوانه هایی را در علوم عصب شناختی یافته است.

*وی مدیر پروژه ی " National Preparedness Leadership Initiative" بوده و در تحقیقات خود نتایج جالبی بدست آورده است. در ادامه به صورت مختصر برخی از این نصایح مادر بزرگها ارائه می شود.

در قضاوت کردن عجله نکن!

مغز ما پیوسته ما را فریب می‎دهد: ما علاقه مندیم افرادی در کنار ما باشند که مانند ما فکر می‎کنند. تأییدی که به دنبال آن هستیم «تعصب تصدیق» نامیده می‎شود و می‎تواند موجب انحراف در همۀ امور، از انتخاب یک دوست جدید گرفته تا رد صلاحیت یک متقاضی کار به خاطر علاقۀ او به یک تیم ورزشی شود.

یک رهبر اثربخش، قبل از اینکه در خصوص کتابی بر اساس جلد و کاور آن قضاوت کند، بخشی از آنرا مطالعه خواهد کرد.

 

زندگی برد و باخت دارد!

در حقیقت، بسیاری از مدیران موفق، شکست خود را به عنوان بخشی ضروری از سفر خود به سوی کسب اهدافشان تلقی می‎کنند. تا یکی از مدیران اجرایی اینگونه بیان می کند که:

***شکست یک واژه ی عجیب و غریب است، من به آن نه به عنوان شکست،گامی از گامهای کسب موفقیت است.***

گاه یک چرت کوتاه بزن!

گاهی لازم است دکمه ریست را فشار داد. در کتاب هفت عادت مردان بزرگ نیز، استفان کاوی عادتی را تحت عنوان اره را تیز کنید بیان می کند و معتقد است که گاهی لازم است به جای کار کردن با یک اره کند شده کمی وقت گذاشته و کار را با یک اره تیز ادامه دهیم.

انجمن پزشکی آمریکا می‎گوید فشار عصبی علت اساسی 60 درصد بیماری‎ها است. یک مکث کوتاه در وسط یک روز پرمشغله به منظور تفکر و تجدید قوا می‎تواند قدرت مغز را تقویت کند، به طوری که به احتمال زیاد ایده‎های جدید را از دست نمی‎دهید و احساس دست پاچگی نمی‎کنید.

کمی قدم بزن!

برای بهبود تمرکز خود، هیچ چیز بهتر از بیرون رفتن و قدم زدن نیست.

تحقیقات مختلف نشان داده که خارج شدن از دفتر کار، اثر شگفت انگیزی بر خلاقیت افراد دارد.

به حرف دل خود گوش بده!

گاهی هوش بیش از حد ما راه های بیشماری را در تصمیم گیری در اختیار ما قرار می دهد. حجم زیادی از داده ها را جمع آوری می کنیم و نهایتاً بین دو یا چند راه مردد می شویم، تا جایی که دیگر نمی دانیم کدام مسیر برای ما مسیر درست است.

در این موقع گاهی خوب است که به شانس خود مراجعه نموده و به اصطلاح شیر و خط کنیم.

بدن انسان در مواجهه با احساسات فیزیکی ناشی از شیر یا خط کردن به سرعت مسیر تصمیم گیری را برای مغز معین می‎کند.

علوم عصب شناختی بر اساس تحقیقات صورت گرفته توصیه می کند که به شهود خود اطمینان کنید.

بیش از اینکه مورد توجه بودن مهم باشد، خوب بودن مهم است.

اگر از یک دبیرستانی سوال کنید که نادیده گرفتن شدن جمعی برای شما چه احساسی دارد، وی در پاسخ به شما خواهد که اگر در جمعی باشم و از سوی آنها مورد توجه واقع نشوم مثل این است که مشتی محکم از سوی آن جمع به صورت من زده شود.

ما انسان‎ها دوست داریم کار را به عنوان یک نظام اجتماعی و نه صرفا محلی برای دریافت حقوق تلقی کنیم.

مدیران که به خاطر  فعال ساختن مجموعه خود نمرات خوبي گرفته اند  تمایل دارند تا با كنار گذاشتن رقابت، بر مبادله بازخوردهاي صادقانه تكيه داشته باشند. آنها همچنین فرصت‎هایی برای رشد ایجاد می‎کنند و فرهنگی را تشویق می‎کنند که در آن ایده‎ها بر پیش‎کسوت بودن پیشی می‎جوید.

بنابراین توجه به افراد دیگر، همان چیزی است که مغز اجتماعی افراد به دنبال آن است. اینکه بداند رهبر وی به وی توجه دارد و حاضر است برای توسعه فردی اش سرمایه گذاری کند. این همان چیزی است که مغز از آن به عنوان پاداش یاد خواهد کرد.

شاید مادر بزرگها از روی تجربه نصایح فوق را به ما کرده باشند ولی علوم عصب شناختی با اینکه در ابتدای راه قرار دارد تحقیقات بسیار جالبی در حوزه های مختلفی صورت داده است که در نوشته فوق به برخی از موارد آن اشاره شد.

 پیروز و سربلند باشید

به نصایح مادربزرگها هم بیشتر گوش دهید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *