تجربه ناموفق پياده سازي مديريت عملكرد

شايد اين نوشته بيشتر شبيه درد و دل باشد. داستان از آنجا شروع شد كه كه حدود يكسال پيش درگير طراحي يك نظام جامع مديريت عملكرد 360 درجه كه چه عرض كنم 3600 درجه شديم. نقش مشاور طرح را داشتم ولي بنا به اعتقادي كه در كار دارم، كوچكترين كارهاي كارشناسي را نيز خودم سعي كردم مداخله كنم تا كار به بهترين نحو پيش رود.

از همان ابتدا تاكيد داشتم بايستي گام به گام پيش رويم. سازمان تا ديروز يك نظام ساده ارزيابي عملكرد به روش مچ گيري داشته و يك دفعه، به صورت معجزه آسايي ميل پيدا كرده تا يك نظام معظم مديريت عملكرد كاركنان مبتني بر بروزترين متدهاي نوين و متعالي سازماني داشته باشد.

خواهش كردم ابتدا آموزش هاي لازم را به افراد بدهيد. اهميت مديريت عملكرد را براي افراد شرح دهيد. به انها بگوييد كه رويكرد سيستم تغيير كرده، تا ديروز سيستم به نحوي بود كه بيشتر شبيه به مچ‌گيري بود ولي مديريت مخالف اين رويكرد است و تلاش داريم يك نظامي پياده سازي كنيم كه رويكرد توسعه اي داشته باشد. همراه شما باشد، از ابتداي دوره تا انتهاي آن.

بعد از آن گام به گام و متناسب با پذيرش افراد، گروه هاي ارزيابي كننده را افزايش دهيد و اين افزايش مي تواند از افزوده شدن خود فرد در مرحله اول، و بعد از آن ساير گروه ها ادامه پيدا كند. دستور العمل بسيار خوبي تهيه شد. سعي شده بود تمام جنبه هاي يك نظام جامع مديريت عملكرد ديده شود و حتي يك مسير گذار نيز تدوين شده بود كه چگونه از وضع موجود به وضع مطلوب حركت كنيم. براي طي شدن اين فرايند زمان استانداردي وجود ندارد و متناسب با بلوغ افراد و فرايندهاي سازماني، ممكن است بين 2 الي 5 سال به طول انجامد.

مثل همه‌ي رفتارهايمان و بدلايل متعددي كه شما بهتر از من مي دانيد از جمله تغيير هاي مكرر مديريتي، مجموعه تصميم گرفت كه برخلاف نظر مشاور طرح، اين فرايند به صورت يكباره و يكجا صورت پذيرد و نتيجه چيزي نشده جز تعريف بد و اجراي نا مناسب نظام مديريت عملكرد 360 و بدبين شدن كل سيستم و افراد به اين روش.

شايد زماني كه اكنون بايستي براي اصلاح اين نگرشهاي منفي گذاشت، بسيار بيشتر از 2 الي 5 سالي است كه بنده پيشنهاد كردم و شايد در ذهن برخي، اين نگرش منفي هيچگاه اصلاح نشود.

پ.ن: معمولاً مديريت منابع انساني و مديريت رفتار سازماني دو بازوي يك فرايند هستند. قسمت سخت و قسمت نرم يك سيستم هستند. در اين طرح قسمت سخت،‌كه فرمها، دستورالعمل ها و رويه هاي مورد نياز بود به بهترين شكل ممكن تهيه گرديد ولي قسمت نرم آن، كه مديريت رفتار سازماني افراد بود به خوبي مديريت نشد و بخش عمده اي از هزينه هاي سازمان هدر رفت. مشاور قدرت اجرايي در سازمان ندارد. مشاور تنها راه مطلوب و بهينه را توصيه مي كند. كمي بيشتر به مشاوران سازماني اعتماد كنيم.

موفق باشيد.

اگر مفيد بود با دوستان خود به اشتراك بگذاريد.

 

 

1 دیدگاه دربارهٔ «تجربه ناموفق پياده سازي مديريت عملكرد»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *