اندر احوالات تقابل! آزادی و مسئولیت پذیری

نسلی که امروز در محیط کار با آن مواجهیم به دلایل مختلف میل شدیدی به آزادی عمل و حق انتخاب مسیر و روش دارد. حتی التزام چندانی هم به امور اداری و قوانین مربوطه هم ندارد. میل به ازادی به هرچیزی قالب شده و البته مغالطه هم شکل گرفته است.

هر آزادی نیاز به مسئولیت پذیری دارد. در خصوص تشکیل اجتماعات بشری و در نهایت دولتها، نظریه ای مطرح است که تحت عنوان قرارداد اجتماعی شهرت یافته و افرادی همچون جان لاک، روسو و هابز در خصوص آن گفته و نوشته اند. طبق این نظریه در ابتدا گروهی از انسانهای آزاد طبق یک قراردادی برخی از آزادی های خود را در قالب یک پیمان به جمعی واگذار کرده اند تا اصول سیاسی، مدتی و اجتماعی جامعه شکل بگیرد. کمی ملموس تر ما بخشی از پول خود را به دولت ها میدهیم تا از ما در برابر تهاجم خارجی و یا داخلی دفاع کند. واگذاری بخشی از این آزادی در واقع واگذاری بخشی از مسئولیتهایی است که بر عهده فرد است. نکته ام اینجاست که آزادی و مسئولیت پذیری با هم تقابلی ندارند، قرابت شدیدی دارند.

اگر به دنبال آزادی بیشتری هستیم باید بیشتر از قبل مسئولیت پذیر باشیم. اگر تمایل داریم در ساعت اداری سازمان قرار نگیریم، از آن طرف چقدر مقید به انجام کار با کیفیت هستیم که نیاز به حضور فرد دیگری برای بررسی نداشته باشد. اگر تیم ما نیاز به آزادی بیشتری برای انتخاب روش و مسیر دارد، چقدر در زمان انتخاب اعضای تیم دقت کرده ایم، چقدر آنها را توانمند کرده ایم، چقدر اجازه داده ایم در یک فضای حمایت شده(البته از دور) خطا کنند. در یک کلمه آزادی نیازمند توانمند دارد.

یک فرد سالم را شما بدون دغدغه به سفر یا ماموریت کاری میفرستید، ولی یک فرد معلول یا کسی که به هر دلیلی نیاز به مراقبت دارد را قطعا در محدودیتهایی، با مراقبتهایی، ضمن همراهی هایی آن هم اگر اضطراری پیش بیاید به ماموریت کاری خارج از شهر میفرستید. داستان در خصوص آزادی هم همین است. آزادی همان ماموریت کاری است، الزامات و توانمندی ها لازم دارد، و ماموریت رفتن همان واگذاری مسئولیتهای بیشتر است. آزادی بیشتر یعنی مسئولیت بیشتر…

در فلسفه چینی مفهومی هست تحت عنوان یین و یانگ که به اشاره به این دارد که در همه پدیده ها و اشیا غیر ایستای جهان، دو اصل متضاد که تکمیل کننده هم هستند وجود دارد که این تصویر که برای همه ما اشناست اشاره به این موضوع دارد. آزادی و مسئولیت برای بشر همان دو اصل متضاد ولی مکمل همدیگر است.

اگر طالب آزادی بیشتر هستید چقدر برای مسئولیتهای بعد از آنهم آمادگی دارید؟

اگر تیم شما طالب آزادی بیشتر است چقدر شرایط را برای آنها آماده کرده اید؟ شرایط یعنی اینکه در یک کلمه چقدر آنها را توانمند کرده اید.؟
هر زمان در سازمان به موضوعی در این حوزه بر میخورم یاد این شعر می افتم: آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعه کار به نام من دیوانه زدند

در برخی تفاسیر این بار امانت را همین اختیار و آزادی تفسیر کرده اند.  بنابراین اگر طالب آزادی بیشتر هستیم/هستید بایستی مسئولیت پذیری را نیز در خود گسترش دهیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *